داستان نویسِ مغرور !

داستان نویسِ مغرور !

گاه عاشقانه اند و گاه بی رحم . . گاه حس لطیف زندگی دارند و گاه بوی تَعَفُنِ مرگ میدهند ... دلنوشته هایم را میگویم !
داستان نویسِ مغرور !

داستان نویسِ مغرور !

گاه عاشقانه اند و گاه بی رحم . . گاه حس لطیف زندگی دارند و گاه بوی تَعَفُنِ مرگ میدهند ... دلنوشته هایم را میگویم !

فیلم نگاه : بمب، یک عاشقانه ( ویژه جشنواره فجر )




یک عاشقانه یِ آرامِ آرام با نگاهی متفاوت به سالهایِ موشک باران . دغدغه یِ انسانیِ معادی به خوبی روی تصاویرِ فیلم نشسته و فیلم به دور از فراز و فرودهای آنچنانی ، به مخاطب اجازه می دهد تا رفته رفته و با گذشت زمان ، حرفِ فیلم را درک کند . 

بازی ها تقریبا چیز جدیدی برای ارائه ندارند ، به جز حضورِ کوتاه و دلپذیرِ "سیامک انصاری" و "حبیب رضایی" ، سایر بازی هایِ فیلم را پیش از این و در سایر فیلمها دیده ایم.

اما سایه یِ سنگینِ نام "محمود کلاری" (که نقش کوتاهی هم بازی کرده) ، به عنوان مدیر فیلمبرداری به شدت محسوس است و او به خوبی از پس کارش بر آمده و تصاویر او تاثیرِ غیرقابلِ انکاری بر روی ریتمِ آرام فیلم دارند .  که اگر غیر از این بود ، قطعا حاصل فیلم یکدستی در نمی آمد ،

در کل معادی در دومین فیلم سینمایی اش به عنوان فیلنامه نویس و کارگردان ، حرفهای مهمی زده از عشق ، این رازِ مگویِ دهه ی شصت و سالهای موشک باران و حرفهای مهمی زده در باب تعاملاتِ انسانی و نقشِ تاثیرگذارِ گفتگو در حل مشکلاتمان ، چیزی که نه تنها در دهه ی شصت پذرفته شده نبوده بلکه امروزه هم به کل آن را فراموش کرده ایم . 

"آرری"

فیلم نگاه : مصادره ( ویژه جشنواره فجر )



 نسخه ِ درجه چندمِ "نهنگ عنبر" با ایراداتِ بسیار زیاد در فیلمنامه و کارگردانی... فیلمی که حتی شوخی هایش هم توازن ندارند و به همین دلیل ریتم مناسبی ندارد. فیلم شروع نسبتا خوبی دارد اما بعد از یک سوم اولش با افت شدید ریتم مواجه می شود و تقریبا همه چیز از دست می رود . 


فیلم نگاه : مغزهایِ کوچکِ زنگ زده ( ویژه جشنواره فجر )



این فیلم در ادامه یِ همان سینمای تلخ و گزنده یِ سیدی است ،  با همان نماهایی چرک و آدمهایی که تکلیفشان با دنیایشان مشخص نیست ، در زمینه یِ کارگردانی پیشرفتِ چشمگیری برای سیدی نیست ، اما فیلمنامه یِ درستی دارد و قصه و با ریتم خیلی خوبی پیش میرود  . فیلمبرداریِ پیمان شادمانفر فوق العاده ست و تقریبا تمامِ بازیهایِ فیلم قابل توجه است! خصوصا  "فرهاد اصلانی" . 


"آرری"

فیلم نگاه : به وقتِ شام ( ویژه جشنواره فجر )



 این ساخته یِ سفارشیِ آقای حاتمی کیا برای سازمانِ اوج اگرچه از چند جهت سطح سینمایِ ایران رو چند پله بالاتر برده . فیلم  در حیطه های فیلمبرداری ، صداگذاری و خصوصا جلوه هایِ ویژه میدانی حیرت انگیز است .  اما به همون دلیلِ سفارشی بودن دستِ حاتمی کیا را  برای تحلیلهای درست و همیشگی اش بسته ، و ما اینجا برخلافِ ساخته های قبلیِ آقای حاتمی کیا تحلیلِ رُک و پوست کنده ای را شاهد نیستیم و فیلم آن طور که باید حرف ندارد... ضمنِ اینکه به نظرم زمانِ فیلم برایِ اکران عمومی زیاد است و میشود به راحتی زمان فیلم را ده دقیقه کم کرد. 

خلاصه بگویم : چهل دقیقه یِ ابتدایی میخکوب می شوید رویِ صندلی اما هرچه جلوتر می رویم فیلم اُفت می کند تا در یک سوم انتهایی کلا همه چیز بی دلیل و منطق پیش میرود تا یک قهرمان بسازد!

فیلم نگاه : چهل سالگی



**  وقتی ساز می زنی شبیه فرشته های قدیمیِ تو کتابِ هنر می شی . 


__ امروز که رفتم تمرین ، فکر کردم منم بینِ اونهام .


** این که خیلی خوبه ، وقتی دوست داری چرا اونجا نباشی؟ فکر میکنی من ناراضی اَم؟


__  مساله این نیست ، خودم نمیتونم، میدونی چقد ازون سالها دورم ، چقد ازین ساز دورم ، نمی خوام یه کاریو شروع کنم که یهو وسطش..


** مگه نمیخوای یه تغییری تو زندگیت ایجاد کنی ، از یکنواختی در بیای ، ها؟! 


__  چرا اما نمیتونم ، من خیلی خسته م ... صبح که پا می شم  ، همه روزمو از حفظم  . اصن انگار خودم دیگه وجود ندارم...


** تو باید تصمیم بگیری این وضعو عوض کنی ، خیلی خب؟ 


__ نمیتونم...


*** بریده ای از فیلم "چهل سالگی" به کارگردانی "علیرضا رئیسیان" _ 1387