داستان نویسِ مغرور !

داستان نویسِ مغرور !

گاه عاشقانه اند و گاه بی رحم . . گاه حس لطیف زندگی دارند و گاه بوی تَعَفُنِ مرگ میدهند ... دلنوشته هایم را میگویم !
داستان نویسِ مغرور !

داستان نویسِ مغرور !

گاه عاشقانه اند و گاه بی رحم . . گاه حس لطیف زندگی دارند و گاه بوی تَعَفُنِ مرگ میدهند ... دلنوشته هایم را میگویم !

دل نوشته : اولین شبِ تنهایی



و خوش آمدم به بازتابِ تقدیر در آینه یِ زندگی.


دنیایِ تنهاییِ آدمهایِ قرنِ جدید عجب سرد است. 


دارم کم کم شبیهِ قصه هایِ خودم می شوم . کتاب و چای و سیگار که هست ،  باران می خواهم...


"آرری" _ اولین شبِ تنهایی

فیلم نگاه : ضربه یِ شلاق


 - تو دوستی داری اندی؟


* نه!


- آخه چرا؟


*نمیدونم. هیچوقت نفهمیدم فایده ش چیه!


- خب پس میخوای با کی ساز بزنی؟ "لنون" و "مک کارتنی" اشتباه نکنم اونا از مدرسه با هم دوست بودن.


* "چارلی پارکر" هیچ کسو نمیشناخت تا اینکه "جو جونز" یه سنج زد تو سرش!


- پس موفقیت به نظرت اینه ها؟


* به نظرِ من بهترین موزیسیَنِ قرنِ بیستم شدن از نظرِ هرکسی موفقیته!


- به نظرِ من اینکه تو 34 سالگی در حالیکه برشکسته شدی و مستی و غرقِ هروئینی بمیری ، موفقیت نیست!


* من ترجیح میدم ، مست و برشکسته تو 34 سالگی بمیرم و دورِ میزِ شام در موردم حرف بزنن ، تا اینکه پولدار شم و سنگین . تا 90 سالگی زندگی کنم و هیچکسم ندونه که کی بودم.


- آره ولی تو یادِ دوستات می مونه. نکته مهمش همینجاست.


* هیچکدوم از ما دوستایِ "چارلی پارکر" نبودیم ، نکنه مهم اینجاست!


از " Whiplash "