داستان نویسِ مغرور !

داستان نویسِ مغرور !

گاه عاشقانه اند و گاه بی رحم . . گاه حس لطیف زندگی دارند و گاه بوی تَعَفُنِ مرگ میدهند ... دلنوشته هایم را میگویم !
داستان نویسِ مغرور !

داستان نویسِ مغرور !

گاه عاشقانه اند و گاه بی رحم . . گاه حس لطیف زندگی دارند و گاه بوی تَعَفُنِ مرگ میدهند ... دلنوشته هایم را میگویم !

حرفِ مردم : هاینریش بُل



نوعِ متداولِ روزنامه نگار آن است که موذی باشد و از بدبختیِ دیگران لذت ببرد و هیچگاه نتواند بفهمد که خودش هنرمند نیست و حتی استعداد انسانِ هنری شدن را هم ندارد. آن وقت طبیعی است که بو کشیدن ها اثرِ خود را از دست می دهند و چیزی که باقی می ماند ، حرف هایِ تو خالی است که احتمالا در حضورِ دخترانِ جوانی زده می شود که به اندازه کافی ساده دل و ضعیفند ، چنان که هر آدمِ کثیفی را فقط به این دلیل که در فلان روزنامه ستون و نفوذی دارد به آسمان می برند.

شکل هایِ عجیب و ناشناخته ای از فحشا وجود دارد که فحشایِ معمولی در مقایسه با آن کسبِ شرافتمندانه ای است.حداقل اینجا و در مقابلِ پول ، چیزی به آدم می دهند!


از "عقایدِ یک دلقک"__"هاینریش بُل"