داستان نویسِ مغرور !

داستان نویسِ مغرور !

گاه عاشقانه اند و گاه بی رحم . . گاه حس لطیف زندگی دارند و گاه بوی تَعَفُنِ مرگ میدهند ... دلنوشته هایم را میگویم !
داستان نویسِ مغرور !

داستان نویسِ مغرور !

گاه عاشقانه اند و گاه بی رحم . . گاه حس لطیف زندگی دارند و گاه بوی تَعَفُنِ مرگ میدهند ... دلنوشته هایم را میگویم !

حرفِ مردم : لیدیا دیویس



قضاوتِ غلط درباره یِ دیگران خیلی راحت است.تازگی ها فهمیده ام که تویِ تمامِ این ماه ها قضاوتهایم درباره یِ او غلط بوده. مثلا موقعی که انتظار داشتم نامهربان بشود ، مهربانی می کرد. یا زمانی که فکر می کردم باید هیجان زده شود ، باوقار می شد. وقتی حِس میکردم حوصله یِ تلفنی حرف زدن با من را نداشته باشد ، ازین کار لذت می بُرد. یا زمانی که فکر می کردم برایِ تلافیِ رفتارِ کم و بیش سردم به ام کم توجهی کند ، برعکس ، بیشتر از همیشه دلش می خواست با من باشد و خودش را به دردسر زیادی می انداخت و پولِ زیادی خرج می کردتا برایِ مدتی کوتاه با هم باشیم. ولی تا خودم را راضی کردم که او می تواند مردِ زندگی ام باشد ، ناگهان همه چیز را به هم زد.


از داستانِ کوتاهِ "عیب و ایرادهایِ من"