داستان نویسِ مغرور !

داستان نویسِ مغرور !

گاه عاشقانه اند و گاه بی رحم . . گاه حس لطیف زندگی دارند و گاه بوی تَعَفُنِ مرگ میدهند ... دلنوشته هایم را میگویم !
داستان نویسِ مغرور !

داستان نویسِ مغرور !

گاه عاشقانه اند و گاه بی رحم . . گاه حس لطیف زندگی دارند و گاه بوی تَعَفُنِ مرگ میدهند ... دلنوشته هایم را میگویم !

دل نوشته : ناشُکری

بعضی ها کلا غافلند و ناشُکر ! یعنی همین که زمین سفت میشود یا چمیدانم آسمان دلش میگیرد و می بارد با سرعت نور بدبختیها و محدودیتهایشان یادشان می آید و آنها را چماق میکنند و میزنند توی سرِ شانسِ نداشته شان یا چمیدانم حکمت عجیبِ خدا نعوذبلله! 

این تیپ آدمها همین را بلدند فقط و نباید ازشان انتظار قناعت و شُکر داشت! خیلی خوب میشود اگر اینهایی که مدام از زمین و آسمان ایراد میگیرند و همیشه فریادشان این است که خدا صدایشان را نمیشنود ، چند روزی پیشه و کارشان را ول کنند و به مراکز اورژانس و بیمارستانهای سطح شهر سری بزنند! شاید فرجی شد و کمی شاکر شدند :|

نظرات 1 + ارسال نظر
hani سه‌شنبه 23 مهر 1392 ساعت 14:56 http://elenalover.blogsky.com

سلام به من هم سر بزن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.