** وقتی ساز می زنی شبیه فرشته های قدیمیِ تو کتابِ هنر می شی .
__ امروز که رفتم تمرین ، فکر کردم منم بینِ اونهام .
** این که خیلی خوبه ، وقتی دوست داری چرا اونجا نباشی؟ فکر میکنی من ناراضی اَم؟
__ مساله این نیست ، خودم نمیتونم، میدونی چقد ازون سالها دورم ، چقد ازین ساز دورم ، نمی خوام یه کاریو شروع کنم که یهو وسطش..
** مگه نمیخوای یه تغییری تو زندگیت ایجاد کنی ، از یکنواختی در بیای ، ها؟!
__ چرا اما نمیتونم ، من خیلی خسته م ... صبح که پا می شم ، همه روزمو از حفظم . اصن انگار خودم دیگه وجود ندارم...
** تو باید تصمیم بگیری این وضعو عوض کنی ، خیلی خب؟
__ نمیتونم...
*** بریده ای از فیلم "چهل سالگی" به کارگردانی "علیرضا رئیسیان" _ 1387