* اگه قرار باشه همین الان تصادف کنیم و بمیریم ، دوست داری اول ، کار کدوم یکیمون تموم شه؟
-خُب خودم.
*چرا؟
-چون دوس ندارم رفتنتو ببینم.
*اما خودت داری میری.
-این رفتن با اون رفتن خیلی فرق داره
*چه فرقی؟
-من میرم و تو دوباره بلند میشی و شروع می کنی ، اما اون رفتنِ تو فقط تموم شدنه..
*از همون حرفایی که همه واسه توجیه میزنن دیگه ، آره؟
-میتونی باورشون نکنی.
*اگه قراره باور نکنم پس چرا میگی؟
-چون خیالم از وجدانِ خودم راحت میشه.
*پس یعنی هیچکی نمیتونه سرنوشتو عوض کنه؟
-همه میتونن!
*حتی من؟
-حتی تو
*حالا که مطمئنی بهم بگو کجایِ کارو خط بزنم که بازم مشترک بمونیم؟
-فکرِ منو!
*یعنی بهت فک نکنم ، مشترکیم؟
-اگه بهم فک نکنی ، آروم تر میشی. وقتی آروم شدی به آینده فکر میکنی. اونوقته که میتونی کلی تصمیمِ بزرگ و طولانی واسه زندگیت بگیری و موفق میشی.
*تو کجایِ قصه ای؟
-یه جایِ دیگه ، یه طرفِ دیگه یِ دنیا..
*و اشتراکش چیه؟
-هر دو موفقیم و به هم فکر نمیکنیم.
*میشه واسه آخرین بار دستاتو بگیرم؟
- . . .
"آرری"